چرا ما آنچه را دوست داریم، دوست داریم؟
28 آبان 1403 تعداد دیدگاه: 0
چرا چیزهای جدید را دوست داریم؟ آیا آشنایی بهتر از نوآوری است؟ در طول تاریخ، انسانها همواره به دنبال درک سلیقهها و علایق خود بودهاند. از یونانیان باستان گرفته تا متفکران عصر روشنگری، سوال اصلی این بود که چرا ما چیزهایی را که دوست داریم، دوست داریم؟ آیا فرمولی برای زیبایی، محبوبیت و جذابیت انسانی وجود دارد؟ یونانیان باستان به «نسبت طلایی» (1.62) اعتقاد داشتند و متفکران عصر روشنگری به «کانتسیتی زیباییشناسی». اما در عصر مدرن، فرمولهای دیگری برای محبوبیت و جذابیت پیشنهاد شده است؛ با این تفاوت که این بار نه از سوی فیلسوفان، بلکه از سوی تبلیغکنندگان و پلتفرمهای دیجیتال مانند گوگل و فیسبوک. این تبلیغکنندگان یک عنصر کلیدی در فرمول خود دارند: نوآوری.
در دنیای مدرن، «جدید» به عنوان مهمترین واژه در تبلیغات شناخته میشود. اما واقعاً آیا ما چیزهای جدید را بیشتر دوست داریم؟
نوآوری: فرمولی برای موفقیت یا اشتباهی تاریخی؟
تبلیغات مدرن ما را به سمت علاقهمندی به چیزهای جدید هدایت میکنند. شرکتها از ما میخواهند که محصولات جدید بخریم، تجربیات جدید را امتحان کنیم و به سمت نوآوری حرکت کنیم. با این حال، حقیقت روانشناسی انسانها خلاف این است: ما نوآوری را دوست نداریم، بلکه آشنایی را ترجیح میدهیم.
بر اساس نظریهی قدیمی روانشناسی به نام اثر مجاورت، هرچه بیشتر با یک محرک مواجه شوید، تمایل بیشتری به آن پیدا میکنید. در واقع، ما به دنبال چیزهایی هستیم که با آنها آشنا هستیم. به عنوان مثال، ما ممکن است به دنبال آهنگهای جدید باشیم، اما در نهایت آهنگهایی را انتخاب میکنیم که ساختارهای آشنا و ملودیهای تکراری دارند. یا در سینما، بیشتر فیلمهایی که سالانه بیشترین فروش را دارند، دنبالهها، بازسازیها یا اقتباسهای جدید از داستانهای آشنا هستند.
قدرت آشنایی: چرا به چهرهی خودمان بیشتر علاقه داریم؟
یکی از بهترین نمونههای اثر مجاورت، در برخورد ما با چهرهی خودمان مشهود است. تحقیقات نشان داده است که افراد به طور معمول چهرهای را که در آینه میبینند، بیشتر از چهرهای که در عکسها میبینند، دوست دارند. این امر نه به دلیل خودشیفتگی، بلکه به دلیل آشنایی است. چهرهی ما به صورت کمی نامتقارن است و آنچه در آینه میبینیم با آنچه در عکسها دیده میشود، تفاوت دارد. به دلیل این تفاوتها و مواجهه مکرر با بازتاب خودمان در آینه، ما نسخهی آینهای چهرهمان را بیشتر دوست داریم، چرا که آن برای ما آشناتر است.
چرا آشنایی بهتر از نوآوری است؟
تمایل به آشنایی در انسانها میتواند به دلایل تکاملی بازگردد. در دوران شکارچی-گردآوران، شناسایی گیاهان یا حیوانات آشنا به این معنا بود که آنها خطری برای شما نداشتند. به این ترتیب، تکامل انسانها را به سمت ترجیح چیزهای آشنا هدایت کرد.
اما این میل به آشنایی چه تأثیری بر خلاقیت و نوآوری میگذارد؟ در واقع، یک مشکل بزرگ برای خلاقان این است که مردم تنها زمانی چیزهای جدید را میپذیرند که شباهتهایی با چیزهای قدیمی داشته باشند. بنابراین، چالش پیش روی هنرمندان، طراحان و مبتکران این است که چگونه تعادل بین آشنایی و نوآوری را برقرار کنند تا محصولاتی خلق کنند که هم جذاب و هم قابل قبول باشند.
آشنایی و نوآوری: نظریه مایا (MAYA) ریموند لویی
یکی از افرادی که به این مسئله پی برده بود، ریموند لویی، طراح صنعتی معروف قرن بیستم بود. لویی طراحیهای زیادی انجام داد که نه تنها مورد تحسین مردم قرار گرفت، بلکه به نمادهای فرهنگی دهههای مختلف تبدیل شد. او معتقد بود که ترجیحات انسانی بین دو نیروی متضاد نئوفیلیا (عشق به چیزهای جدید) و نئوفوبیا (ترس از چیزهای بسیار جدید) قرار دارد. لویی نظریهای را مطرح کرد که به نام MAYA شناخته میشود و مخفف عبارت Most Advanced Yet Acceptable به معنای "پیشرفتهترین در عین حال قابل قبول" است.
لویی بر این باور بود که برای خلق محصولات محبوب، باید آنها را در نقطه تعادل بین آشنایی و تازگی قرار داد. به عبارت دیگر، برای فروش چیزی شگفتانگیز باید آن را آشنا کرد و برای فروش چیزی آشنا باید آن را شگفتانگیز کرد.
کاربردهای نظریه مایا در دنیای امروز
نظریه مایا تنها محدود به طراحی صنعتی یا هنر نمیشود؛ بلکه کاربردهای فراوانی در فناوری، فرهنگ، و حتی سیاست دارد.
فناوری: مثالی از اسپاتیفای
یکی از بهترین نمونههای کاربرد نظریه مایا در دنیای فناوری، اپلیکیشن Discover Weekly شرکت اسپاتیفای است. این اپلیکیشن هر هفته لیستی از آهنگهای جدید را به کاربران ارائه میداد. در ابتدا هدف اسپاتیفای این بود که تنها آهنگهای کاملاً جدید و ناشناخته را به کاربران پیشنهاد دهد. اما در تستهای اولیه، یک باگ باعث شد که برخی آهنگهای آشنا نیز در لیستها ظاهر شوند. جالب اینکه وقتی باگ برطرف شد، تعامل کاربران با اپلیکیشن کاهش یافت. نتیجه این بود که کاربران بیشتر به لیستهایی علاقهمند بودند که ترکیبی از آهنگهای جدید و آشنا داشتند.
فرهنگ و مد
حتی در دنیای مد نیز میتوان نظریه مایا را مشاهده کرد. مدها به صورت دورهای تغییر میکنند، اما هرگز کاملاً جدید و متفاوت نیستند. تغییرات مد همیشه یک عنصر آشنا در خود دارند تا برای مردم قابل قبول باشند.
سیاست
در سیاست نیز کاربرد نظریه مایا قابل مشاهده است. هنگامی که سیاستمداران میخواهند مردم را به سمت ایدههای جدید سوق دهند، باید این ایدهها را به گونهای ارائه دهند که با ارزشها و باورهای آشنا همخوانی داشته باشد.
به نظر میرسد که آشنایی، نقش کلیدی در تعیین سلیقهها و ترجیحات ما دارد. انسانها به دلیل تکامل و روانشناسی خود، تمایل بیشتری به چیزهای آشنا دارند. اما در عین حال، ما به تازگی و نوآوری نیز علاقهمندیم. چالش واقعی برای خلاقان این است که چگونه تعادلی بین این دو نیرو برقرار کنند و محصولاتی خلق کنند که هم جدید و هم آشنا باشند. نظریه مایا ریموند لویی، یک راهنمای عملی برای دستیابی به این تعادل است.
در نهایت، شاید بهترین راه برای خلق چیزهایی که مردم دوست دارند، این است که نوآوری را در قالب آشنایی بپوشانیم و آشنایی را با چاشنی تازگی به مخاطبان ارائه دهیم.
مقالات پر بازدید:
لیست استعلام قیمت خرید تجهیزات اتصالات و لوازم انتقال قدرت
لیست استعلام قیمت برندهای تجهیزات لوازم انتقال قدرت